گفت و گوي سايت هفته با دو عضو کانون نويسندگان
روز 7 شهریور 1393، 29 آگوست 2014، بالاخره پس از یک دهه مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران، برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا در نشست خبری آقای محسنی اژهای، خبرنگاری سؤال میکند کانون نویسندگان ایران سال 84 منحل شده اما اخیراً مجمع عمومی برگزار و مجدداً فعالیت خود را بدون این که از قوه قضائیه و وزارت کشور مجوز لازم را بگیرد آغاز کرده است. موضع دستگاه قضائی در این خصوص چیست؟ و آقای محسنی اژه ای اظهار میدارند « هر نهادی که به حکم قانون تأسیس و یا برای آن محدودیتی ایجاد شود چنانچه در زمانی که محدودیت ادامه دارد کسی خلاف آن عمل کند، دادستان نسبت به آن معترض و جلوی آن را خواهد گرفت. برخی از محرومیتها ابدی است و چنانچه افراد نسبت به این محرومیت بیتوجهی کنند حتماً جلوی آن گرفته خواهد شد. در رابطه با موضوع مطرح شده اطلاع کافی ندارم که محرومیت آنها زماندار بوده است یا خیر».
برگزاری مجمع عمومی کانون نویسندگان و همچنین پاسخ سخنگوی قوه قضاییه به سوال مطرح شده دراین باره، سبب شد تا سوالهایی را از دو تن از اعضای کانون بپرسیم.
آقای دکتر ناصر زرافشان نظر شما درباره خبر ایلنا مبنی بر انحلال کانون در سال 1384 و پاسخ محسنیاژهای چیست؟
در رابطه با خبر مورد اشاره شما چند نکته قابل ذکر است:
اولاً) کانون نویسندگان ایران نه در سال 84 و نه هیچ زمان دیگری، پیش یا پس از آن منحل نشده است و تاکنون از هیچ مرجعی هم هیچگونه حکمی درباره آن صادر نشده تا زمان دار باشد یا نباشد.
در دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی و در دهه هشتاد برخی تشکلها مانند «کانون مدافعان حقوق بشر»، «کانون دفاع از حقوق زندانیان سیاسی» و … به وجود آمدند که یکی دو سال بعد هم آنها را منحل کردند. ظاهراً خبرنگاری که این سؤال را از آقای اژهای کرده است چیزی درباره انحلال یکی از این کانونها در سال 84 شنیده اما شناخت او از جامعه و تحولات آن در همین حد بوده است که آن را به جای «کانون نویسندگان ایران» بگیرد که اکنون 46 سال از تأسیس آن میگذرد. در جامعه ما کسانی عنوان خبرنگار دارند که اطلاعات آنها در همین حد است. کار خبرنگار، حسب تعریف، اطلاع رسانی به مردم و جامعه است. چگونه کسی که خود تا این حد بی اطلاع است میتواند به جامعه اطلاع رسانی کند؟
ثانیاً) کانون نویسندگان ایران در پانزده سال گذشته فعالیت مستمر داشته و این فعالیت هیچگاه متوقف نشده است تا به قول این خبرنگار «مجدداً فعالیت خود را آغاز» کرده باشد.
ثالثاً) کانون نویسندگان ایران به موجب اصل 26 قانون اساسی آزاد است و نمی توان کسی را از شرکت در آن منع کرد. با چنین اساس قانونی نیازی به مجوز دیگری ندارد زیرا هیچ مرجع دیگری در حد آن نیست که با تصمیم خود احیاناً قانون اساسی را نقض کند.
رابعاً) صرف نظر از ملاحظات حقوقی و قانونی، کانون نویسندگان ایران قائم به وجود اعضای آن است؛ قائم به وزن و نقشی است که اعضای آن در عرصههای ادب، هنر و اندیشه در این سرزمین ایفا کرده اند و میکنند؛ نه قائم به یک مجوز رسمی. صدور مجوز رسمی تأسیس یا فعالیت، نمی تواند یک نویسنده، هنرمند یا اندیشمند به وجود آورد. اما آنجا که نویسندگان و اندیشمندانی وجود داشته باشند نمی توان به دلیل فقدان مجوز، وجود و نقش آنها را در جامعه نادیده گرفت. آل احمد، به آذین، شاملو، احمد محمود و … را نمی توان از عرصه ادب و اندیشه ایران پاک کرد و وجود و تأثیر اجتماعی اینان در گرو مجوز رسمی نیست.
آقای دکتر زرافشان از شما سپاسگزاریم.
آقای رضا خندان گرامی مجمع چگونه و تحت چه شرایطی برگزار شد؟ فضای غالب در مجمع چگونه بود؟
مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران طبق اساسنامه باید هر سال یک بار برگزار شود. در این مجمع ارکان اجرایی و تصمیم گیری کانون توسط اعضا انتخاب میشوند. همین وظیفه اهمیت تشکیل مجمع عمومی و نقش آن در پیشبرد امور کانون را به خوبی نشان میدهد. در سالهای 1377- 1380 کانون توانست هر سال مجمع خود را برگزار کند اما در سال 1381 هنگامی که دو عضو هیئت دبیران کانون به وزارت ارشاد رجوع کردند تا مجوز سالن برای تشکیل مجمع را بگیرند با مامور امنیتی مواجه شدند که به آنها گفت برگزاری مجمع به صلاح کانون نیست و آن را لغو کنید. اما کانون مصمم بود که انتخاباتش را برگزار کند. این کشاکش تا روز برگزاری مجمع ادامه داشت. با توجه به این که مطابق سالهای قبل قرار بود مجمع در سالن اجتماعات اتحادیه ناشران برگزار شود در آن روز مامور امنیتی با مسئول اتحادیۀ ناشران تماس میگیرد و به او میگوید که نباید سالنی در اختیار کانون بگذارد. و به این ترتیب در به روی اعضای کانون بسته میشود. از آن پس استفاده از سالن اجتماعات اتحادیۀ ناشران ممنوع شد. در سال 1382 هیئت دبیران کانون تصمیم گرفت مجمع عمومی را در مکانی خصوصی برگزار کند. ابتدا از طرف نیروی انتظامی در مورد برگزاری مجمع هشدار داده شد. با بیتوجهی هیئت دبیران به این هشدار اعضای آن به یکی از ادارات وزارت اطلاعات احضار شدند و به آنها گفته شد که که برگزاری مجمع را لغو کنند. روز برگزاری نیز ماموران امنیتی کوچه و خیابان منتهی به محل برگزاری مجمع را بستند و اجازه ندادند مجمع تشکیل شود. با تهدید و فشارهای بعدی که بر هیئت دبیران وارد شد عملا جز 3-4 تن از آنها بقیه از سمت دبیری کنار رفتند و به این طریق کار کانون بر عهدۀ جمع مشورتی قرار گرفت. جمع مشورتی که ابتدا در محل عمومی مانند «پکا»، تشکیل جلسه میداد با مورد تهدید قرار گرفتن مسئولان پکا از جانب ماموران امنیتی، آن محل را از دست داد. از آن پس جلسات ماهانهاش را در رستوران کافه نادری برگزار کرد اما پس از مدتی صاحبان رستوران نیز از واگذاری جا به کانون منع شدند. جمع مشورتی به ناچار رستوران دیگری را برای جلسه خود در نظر گرفت اما در ساعت تشکیل جلسه ماموران آنجا حاضر شدند و از برگزاری جلسه جلوگیری کردند. دیگر جایی نمانده بود جز خانههای اعضا. پس، از همین امکان استفاده شد.
در سال 1385 جمع مشورتی کوشید بار دیگر در منزل یکی از اعضا مجمع عمومی کانون را برگزار کند این بار نیز محل به محاصرۀ ماموران امنیتی و انتظامی درآمد و از جمع شدن اعضای کانون جلوگیری شد. تا این که در سال 1387 کانون به ناچار به انتخابات مکاتبهای تن داد و هیئت دبیران خود را برگزید. در شش سالی که این هیئت دبیران مسئولیت امور کانون را به دوش گرفت اعضای آن همواره تحت فشار بازجویی و زندان و تهدیدهای دیگر بودند. با این حال از انجام وظایف خود کوتاهی نکرد. در این سالها چند بار کوشید مجمع عمومی را تشکیل دهد اما با وجود فشارها نتوانست یعنی نشد!
سرانجام در هفتم شهریور سال جاری و پس از ماهها برنامهریزی و تدارک، مجمع عمومی با استانداردی بالا در مکانی خصوصی برگزار شد. هیئت دبیران و کمبته برگزاری مجمع عمومی توانست در شرایطی تهدیدآمیز، انتخاباتی کاملا شفاف و مبتنی بر اصول اساسنامۀ کانون برگزار کند. فضای جلسه مجمع سرشار از همدلی و شور بود.
فشارهای دستگاههای امنیتی پیش و پس از تشکیل مجمع چگونه بودند؟
پیش از برگزاری، هیئت دبیران برای دریافت مجوز استفاده از سالن اتحادیۀ ناشران دو نامه به وزارت ارشاد ارسال کرد که به هیچ یک پاسخی داده نشد.
روزهای پس از مجمع روزنامهها، سایتها و خبرگزاریهای راست حکومتی بر ضد کانون فعال شدند و علیه آن قلم فرسایی و خبرفرسایی کردند. و نیز سخنگوی قوه قضاییه کانون را تهدید کرد اما تا امروز اقدام عملی ای صورت نگرفته است.
واقعیت این است که کانون همیشه تحت نظر و زیر فشار بوده است. یک ماه مانده به برگزاری مجمع دو تن از اعضای کانون را البته جداگانه احضار کردند و مورد بازجویی قرار دادند. میشود به فشارهای «فرهنگی» هم اشاره کرد که عواملش در مجلات و روزنامه هاشان مشغول تهمت زدن به کانون و دروغگویی نسبت به تاریخ و چهرههای آن هستند. و یا سعی در استفاده از برخی اعضای مذبذب کانون برای تفرقه افکنی دارند.
این وضعیت مخصوص کانون نیست و همه تشکلهای مستقل دچار وضعیتی گاه بدتر از کانون شده و میشوند. در این میان شاید تاریخ و اعتبار جهانی کانون است که به کمکش میآید.
نتیجه انتخابات چیست؟ چه کسانی برای چه مناصبی و برای چه دورهای انتخاب شدند؟
دوره مسئولیت در کانون یک ساله است. هر سال باید مجمع عمومی عادی برگزار و هیئت دبیران و دیگر مسئولان (منشی، صندوقدار و بازرسان)انتخاب شوند. طبق اساسنامه چنانچه برگزاری مجمع و انتخاب هیئت دبیران امکان پذیر نباشد ماموریت هیت دبیران قبلی تمدید میشود.نتیجۀ انتخابات اخیر یه شرح زیر است:
اعضای اصلی هیئت دبیران به ترتیب آرا : 1. رضا خندان (مهابادی) / 2. حسن اصغری/ 3. علی اشرف درویشیان / 4. مهدی غبرایی / 5. بکتاش آبتین
اعضای جانشین (علی البدل) به ترتیب آرا: 1. حافظ موسوی / 2. علی عبداللهی / 3. علیرضا جباری /4. فانوس بهادروند / 5. حمید یزدانپناه (تعداد رایهای فانوس بهادروند و حمید یزدان پناه برابر است).
آقای علیرضا عباسی به عنوان منشی و آقایان رضا عابد و علی صداقتی خیاط به عنوان بازرسان انتخاب شدند. آقای حسن صانعی صندوقدار کانون شد.
آقای رضا خندان گرامی از شما سپاسگزاریم